!!! همه چیز جز هیچی !!!

!!!!اینجا همه چیز درهمه!!!!

حکایت من و او !!!

 
 
 
 
 برايش نوشتم .... به اميد فرداي بهتر ....
 
دو هفته بعد خبر رسید ازدواج کرد ... !!!
 
بعدها فهميدم آن روز "  الف "  " فردا " را يادم
 
رفته بود بنويسم !!!
 
 
 

[ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, ] [ 11:7 ] [ * پسر بد * ]

[ ]

خودمونی!!!

 
 
 
 
 
یک تلنگر کافی بود تا بشکنم
 
به هر حال ممنون از مشتت !!!
 
 

[ شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, ] [ 18:38 ] [ * پسر بد * ]

[ ]

إإإإإإی باتوأم...خداحافظ

 
 
 
خداحافظی....!
 
هی.....!!!
 
چی بگم ؟
 
 
از چشمایی که همیشه منتظره ! منتظر یه خبر !
 
گاهی بی خبری برای آدم بهتره ، میدونین من فکر میکنم ماها خودمونو گم کردیم ! فراموش کردیم برای چی روی زمین اومدیم ! خیلی زندگی رو جدی گرفتیم !
گذشتن از روز هایی که برامون غیر قابل تحمل هستن اما حسرت همین روز هاست که یه مدت بعد مثل خوره روحمونو میخوره !!!
 
آهای میبینی؟؟؟
 خسته ام !!!
 از این روزگار !!!
 از این آدما !!!
 از این شکستی که هر روز هزار بار برای خودم مرورش میکنم !
 از میراث چیزی که گفتن مقدسه !
 از نقاب روی چهره ی آدما !
 از دوست های نامرد و نامرد های دوست !
 از کسایی که حرف هامو فراموش کردن !
 از تب و تابی که دیگه توی خودم حسش نمیکنم !
 از اینکه دیگه هم صحبت جوونی ندارم و با آدم بزرگا درد و دل میکنم !
دلم گرفته مثل همیشه! خدا هم فهمیده دیگه نمیتونم تحمل کنم !
 چرا اینجوری شد؟؟؟
 چرا رفت ؟؟؟
 چرا ...  ؟؟؟
 کی میدونه جز خودش؟
 
 میگن دل بستن مثل انداختن یه سنگ توی آبه و دل کندن مثل پیدا کردن همون  سنگست !
 میگویم سلام ، هیچکس جوابم را نمیدهد
 پس خدانگهدار میگویم شاید از سر اتفاق ، یک نفر دست هایش تکان بخورد.
 
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم
خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم
در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم
و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
و برف نا امیدی بر سرم یک ریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی
خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی
خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم؟
خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی!!!
__________________________________________
پانوشت 1 :
 اگر از وبلاگم خوشتون اومد با کلیک رو عکس زیر  بهم امتیاز بدهید !!!
 
 

[ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:2 ] [ * پسر بد * ]

[ ]

غمگینم !!!

 
 
 
 
 
 
غمگينم از سكوتم
 
از چشم گفتن هاي زوركيم
 
از اشك هاي شبانه
 
و حتي غمگينم از تو ... تو كه صادقانه دوستت داشتم
 
تو كه براي من همچون نفس بودي...تنگيه نفس گرفته ام
 
كــــــــمكــــــــــــم كن ؟؟؟
 
کمک !!!
 

[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 20:1 ] [ * پسر بد * ]

[ ]

من و آسمون!!!

 
 
.... و به قول سهراب :
 
" دچار " یعنی "  عشق " و خوش به حال ماهی
که ... دچار
 
 آبی های دریاست !!!
 

 

[ دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, ] [ 12:4 ] [ * پسر بد * ]

[ ]

نامه ای از زمین به آسمان !!!

 
 
***    سلام آسمان اینجا زمین است    ***
 
ساعت به وقت انسانیت به خواب رفته !!!
برادر از برادر خبر ندارد و دوست از دوست !!!
"  شکستن " عادت شده ... میشکنن مثل شیشه ای بی ارزش !!!
" عشق " سرگرمی شده ... مثل عروسک برا بچه. آدما زود عاشق می شوند و مرتب معشوق عوض می کنند !!!
"  قول " شده یک دلخوشی ... !!!
و "  قلب " شده یک چیز بی ارزش که راحت زیر پاها له میشه ... مثل برگ پاییزی !!!
اینجا دیگه از انسانیت خبری نیست. دیگه محرم و نامحرم نمیشه تشخیص داد.
" خیانت" شده بهترین شغل افراد ... که بهش افتخار میکنن !!!
اینجا دیگه از قیمت انسان خبری نیست ... آدما راحت خود را به این و آن می فروشند بدون اینکه از بازار "  قیمت انسان " خبری داشته باشند !!!
" ظرفیت " آدما کم شده ... مثل یک قایق چوبی که تو دریا موج آن را به این طرف و آن طرف می کشد . موج آنها را به این سو و آن سو میکشد !!!
 
 

[ دو شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, ] [ 12:0 ] [ * پسر بد * ]

[ ]

ی حقیقت !!!

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 10:43 ] [ * پسر بد * ]

[ ]

و من ....

 

 

از تنها بودن راضی نیستم
 
اما ...
 
خوشحالم که با خیلی ها نیستم !!!
 
 

[ جمعه 6 بهمن 1391برچسب:, ] [ 14:46 ] [ * پسر بد * ]

[ ]

گفتم...گفت

 
 
گفتم : بازی بدون گل هم بی جاذبه است.
گفت : زندگی بی گل از آن بی جاذبه تر است.
گفتم : "  گل " زندگی به چیست؟
گفت : عمر ما یک میدان مسابقه است فرصتهایی که ما پیدا می کنیم هر کدام مثل یک " پاس " است از بی عرضگی ماست اگر نتوانیم گل بزنیم !
گفتم : پس با این حساب ما کلی پاس خراب کرده ایم و نتوانسته ایم گلی بزنیم. حیف از آن همه پاس های قشنگ و فرصت های طلایی!
گفت : درست است. ولی هدر دادن عمر بدتر از خراب کردن پاس است . به ما خیلی پاس می دهند ولی ما " آبشار زن " نیستیم و پاسها را خراب می کنیم.هدر دادن هر نعمت خراب کردن یک پاس است.
بگذشت زمان دست به کاری نزدی
بر گردن لحظه ها مهاری نزدی
صد توپ زدی تمام را کردی " اوت "
صد پاس گرفته آبشار نزدی
گفتم : رفتی تو والیبال ... !!!
گفت : بازی بازی است دیگر.چه فرقی می کند؟؟؟ آنجا گل میزنند. اینجا آبشار. عمده خراب کردن پاسهاست که داریم !
گفتم : دنیا واقعا بازیچه است.
گفت : ولی زندگی بازی نیست !...اگر هم بازی باشد یک بازی "جدی" است !!!
 
 

[ پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, ] [ 13:33 ] [ * پسر بد * ]

[ ]

من می روم !!!

 

 
 
 
 
می روم
 
اما ...
 فراموش نمی کنم کسانی که دوستشان دارم و کسانی که دوستم دارند !!!
 
بیش از پیش دوستت دارم
 
اما ...
از دوست داشتن میترسم.
 آری می ترسم.
 
مثل گلهای بهاری دوستت دارم
 زیبا و لطیف و آرام .
 
اما ...
 
غمگینم
آری غمگین !!!
 
می روم بی تو
اما تنها ...
 

 

 

 

[ پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, ] [ 12:33 ] [ * پسر بد * ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه